علیرضا مجمع
جنگیدیم و بردیم. از جان مایه گذاشتیم. اما تمام شد. تمام شد؟ نه انگار. هنوز مست غروریم از برد. از گل بهخودی حریف. سه روز گذشته است و همهجا حرف از بازی مراکش است. انگار نه انگار که پسفردا با ماتادورها بازی داریم. عادت نکردهایم زود فراموش کنیم. فوتبال همین است. باید زود فراموش کنی و برسی به زندگیات. زندگی ما با اسپانیا ادامه مییابد، اما هنوز در مراکش گیر کردهایم.
*امید ابراهیمی را دیدید؟ دندهاش را گذاشت برای تیم. وحید امیری هم که دیگر نیاز به حرف من ندارد. وینگر راستشان را چنان ناکاوت کرد که گیج میخورد وقتی از زمین بیرون رفت. آنقدر دوید که مراکشیها از نفس افتادند و خودش نیفتاد. اینها همان بازیکنانی هستند که در لیگ برتر ما بازی میکنند. اگر از خود کیروش هم بپرسید بهترین بازیکنش جلوی مراکش کی بود، اگر نخواهد ادای پدرانه دربیاورد، یکی از این دو اسم را میگوید. خودش هم میداند لیگ ایران از لیگ یونان ، روسیه ، ترکیه ، هلند و بلژیک(به غیر از دو، سه تیم اولشان) سرحالتر است.
*جام دارد جذاب میشود. مسی جلوی ایسلند حتی پنالتیاش را هم نتوانست گل کند و با همین روال اگر حواسش نباشد، در همین مقدماتی باید برگردد آرژانتین، یا بارسلون! در عوض رونالدو یک تنه همه پرتغال را جلوی همه اسپانیا پیش برد. اما نکته مهم درباره دو سلطان این سالهای چمن سبز، این است که تیمهایشان خیلی متکی به فردیت آنها هستند. نه پرتغال و نه آرژانتین هیچکدام بدون رونالدو و مسی تیم نیستند. موجودیت ندارند. این دو نباشند، احتمالا هیچ هارمونیای ندارند. سه گل رونالدو که کاملا فردی بود، حرکتهای مسی هم در زمین مثل بازی با ایران چهار سال قبل کاملا قابل پیشبینی است. برای همین ایسلند توانست مسی را خنثی کند. این مسیر برای مسی که احتمالا آخرین شانسش را در جامهای جهانی دارد امتحان میکند به فینال مسکو ختم نخواهد شد. رونالدو هم کار سختی دارد اگر یارانش بخواهند چشم به پاهای او داشته باشند. دست کم در بازی با ما میشود به کیروش و شناختش از بازی رونالدو اعتماد کرد. اگر کاشته به رونالدو ندهیم، احتمال اینکه او بتواند بازی را برای پرتغال دربیاورد بسیار کم میشود.
*باید زودتر از این جشن و پایکوبی دست برداریم و برسیم به کارمان. فوتبال جهان سوم رفتاری اینگونه دارد. در باختهایش تا سرحد مرگ گریه میکند و در بردها هم انگار قهرمان شده است، از شادی دست برنمیدارد و هلهله را کنار نمیگذارد. تمامش کنید. چهارشنبه شب یاران اینیستا آنقدر توپ را میچرخانند که سرگیجه میگیرید. گل سوم اسپانیا به پرتغال را یک بار دیگر ببینید. همان که ناچو با بیرون پای راستش گذاشت ته تور پرتغال. قبل از آن فکر کنم 30 پاس به هم دادند و یک بار پای مردم پرتغال هم به توپ نخورد. حالا ما هنوز دنبال این هستیم که برویم در ویکیپدیای عزیز و ملیتش را ایرانی کنیم و دور هم بخندیم. دو بازی مرگ و زندگی داریم و اگر میخواهیم جان سالم به در ببریم باید برد بازی اول را پشت سر بگذاریم.
مراکش را فراموش کنید لطفا!
در همینه زمینه :